بالاخره مامان شدم
همونطور که گفتم آبان پریودم عقب افتاد و 6ام آذر دوباره پری شدم تصمیم گرفتم هرطوری شده همسرم و راضی کنم تا اجازه بده یک جای دیگه مشغول به کار بشم.بالاخره موفق شدم جناب همسری رو راضی کنم البته نه رضایت کامل فقط مخالفت نکرد. منم واسه تغییر روحیم ی چند جایی رفتم مصاحبه که بالاخره یک جایی رو پیدا کردم که جفتمون شرایط همو کامل قبول داشتیم.ماه بعد 8دی پری شدم اما ناراحت نبودم چون یک کار خوب پیدا کرده بودم که وقت خالی مو باهاش میتونستم پر کنم. دقیقا روز 8دی که اولین روز آخرین پریودی من بود خواهرم بیمارستان بستری شد تا دوتا از پیچ هایی که تو پاش بودن و خیلی اذیتش میکردن و دربیارن و طبق معمول من بالا سرش بودم. دقیقا ساعت یک...
نویسنده :
سحر
12:03